1. هزار و یکشب من صد و یک شبه شد.
  2. دارم برمی گردم ایران و دیگر نخواهم نوشت.
  3. این نوشته تنها مخصوص خوانندگان همیشگی وبلاگم (دوستانی که در این مدت یافته ام) و به قول نجدی (یوزپلنگانی که با من دویده اند) است، چرا که شما حق دارید دلیل این خداحافظی را بدانید اما می خواهم به جای گفتن دلیل واقعی مانند قصه های قبل براتان قصه اش را بگویم، برای من واقعیت همیشه تلخ تر است. قصه این است: تصادف کرده ام و توانایی نوشتنم را از دست داده ام.
  4. این وبلاگ عزیزترین چیزی است که در این دو سال داشته ام. باری کوچک که رهگذرانی در آن نوشیدند و دوستانی که ماندگار شدند.
  5. ای میلم را هم غیر فعال کردم چرا که هر گفت و گویی تنها دلتنگی ام را بیشتر می کند و خداحافظی را سخت تر.
  6.  دلیل شماره گذاشتن و کوتاه نوشتن، فاصله گذاری است، جلوی فوران احساس را می گیرد. یک خداحافظی گرم و بعد محکم در آغوش گرفتن و تمام.
  7. دوستتان دارم.
  8. دوست دارم به عنوان یادگاری چیزی به تان بدهم. نمی دانم چی ولی دلم نمی خواهد همین طور بگذارم و بروم. دوست دارم به تان یک هندوانه قرمز و شیرین بدهم برای شب یلدا.